یه بار از فشار دستشویی داشتم میترکیدم ؛ تا رسیدم خونه پریدم توی موال و شروع کردم به باز کردن دکمه های پیرهنم ، به دکمه آخر که رسیدم یادم افتاد عههههه نباید پیرهنمو دربیارم !!!
هیچی دیگه انقد خندیدم که همون یه ذره مقاومتی هم که داشتم از بین رفت و … بگذریم !
یکی از فاتزیام اینه که:
تو همین روزا برم قنادی تا پسته باسه عید بخرم.
بد
شیرینی فروش یه زن خوشگل و....باشه
بعد همین جور که داره پسته هارو تو پاکت میریزه به من نگاه کنه و مجذوب چهره ی زیبای من بشه و
اضافه بریزه
و
پول کمی هم ازم بگیره
بعد من که پول نیم کیلو پسته رو دادم صاحب 3 کیلو پسته میشم.
هیچی دیگه
میبرم خونه میشینم پسته میخوریم.
یه همچین عادم
تخیل گرایی هستم من
بععععععععععللللللللللهههههههههه
یكی از فانتزیام اینه که اونایی رو كه پستامو میخونن می خندن ولی کامنت نمیزارنو
پیدا كنم اونقد با دمپایی ابری خیس بزنمشون تا خون بالا بیارن !!!
کی از فانتزیام اینه که وختی دارم گریه می کنم دوس دخدرم بیاد آروم بفلم کنه و تو گوشم بگه چی شده؟
منم آروم بهش بگم: با اون یکی دوس دخدرم بهم زدم! :دی
یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم
تو جمع غربیبه ها ادای ادم مریض رو درارم
یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: "چیزی نیست،
همون سردردهای همیشگی..."
بعدم چندتاشو بخورم بگم:
آآآآآآه :|
لامصب،عنده کلاسه!
بابام فارسی کتابی پیام میده
الان بابام پیام داد : سلام آیا میتوانی نان بخری ؟ ^__^
منم پیام دادم : آری پدر به سرعت خودم را به نانوا خواهم رساند و از شاتر طلب نان خواهم کرد ^__^
پدر از شاتر چند عدد نان طلب کنم ؟ ^____^
زنگ زد بهم گفت : پدر سگ منو مسخره میکنی اگر جرأت داری امشب بیا خونه و قطع کرد ,
اکنون پاسی از شب گذشته، عایا به نظر شما امشب من به خانه خواهم رفت ؟؟
رفتیم پارک ارم مسئول وسیله بازی همچین قیافه میگیره انگار طراحشه!!
دکمتو فشار بده باوووووووووووووووووووووووووووو
:|
یعنی فقط به امید چندتا چیز زنده م:
سیب زمینی سرخ کرده
آبنبات چوبی
بستنی دابل چاکلت کاله
ایستک هلو
سوپر چیپس
پاستیل
لواشک
قورمه سبزی با لوبیا قرمز
نوشابه مشکی تگری
خوردن چای جلو کولر گازی!
شوما هم اگه دلیل دیگه ای دارین بنویسین. دی
تا حالا دقت کردین دقیقا همون زمانی که می خوای یواشکی و بی سر صدا راه بری ،
تمام استخون های بدنت شروع می کنن به شکستن !
اعمم از پا ، گردن ، لگن ، قولنــج و ...!!
البته اگر لق بودن سرامیک و موزاییک های زمین رو در نظر نگیریم !!
یارو میره مهمونی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه:
جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟
یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره.
بعد به صاحب خونه میگه:
نه ممنون همینجا تو حال خوبه!
...
صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر خوشگل با لباس خواب میبینه .. میگه:
شما دختر فلانی هستی ؟ اسمتون چیه؟
دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟
میگه: من ..خرگاو الاغ نفهم بیشور :)))
وقتی پست میزاری کامنت نمیزارن..!!!!
انگار سر کلاس تیکه انداختی هیچگی نخندیده....!!!!
مورد داشتيم دانشجوي ترم اولي درخواست مبصري به آموزش دانشگاه داده :|
************
یارو واسه بچه شش ساله ش تبلت خریده بعد دو روز انداخته تو وان حموم،
بچه شو دعوا نکرده که تو روحیه بچش اثر منفی نذاره
منم سه ابتدایی بودم خط کش چوبی سی سانتی بابام رو بردم مدرسه
ازم بلند کردن،
آقام بعد یه هفته با وساطتت بزرگای فامیل رام داد تو خونه،
والا روحیه توله سگ بیشتر از ما ارج و قرب داشت
آقا دیدین روی درو یوار جاهای مهم میزنن :
پارک = پنچری
دیروز یه جا زده بود:
پارک= انفجار :|
ملت اعصاب ندارنـــــــــــــــا . . . !!!
پطرفو تو پوست خر قایم کردن از کوه و جنگل ردش کردن
قاچاقی رسوندنش ترکیه ٬
از اونجا رفته ۶ ماه کمپ پناهجوها
۳بار پلیس دستگیرش کرده
باز فرار کرده آخر خودشو رسونده انگلیس
هنوز دو ماه نشده میره بفرمایید شام میگه:
تنها آرزوم اینه همه باهم برگردیم ایران !!!
به نظرم با چنگال ماست خوردن منطقی تر از اینه که
از جات بلند شی بری قاشق بیاری !
اینطور نیست ؟؟
Missed calls:
بابا :۱
برادر :۱
خواهر :۱
مامان :۴۸
به سلامتی مادر بزن لايك رووووووووو
پسرخالم خودشو دختر جا زده بود
یکماه با یه یارو چت میکرد...
بعد واسه اسکل کردن طرف باش قرار گذاشت
وقتی رفت دید اونم دختر بوده خودشو پسر جا زده!
الانم مدتهاست با هم رفیقن! :|
میخوان باهم ازدواج كنن!!!!! :))
تعداد صفحات : 7
تو این سایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت هر چی جک و فانتزی و چیز باحال و خنده دار بود و از فیس بوکو و این جور جاها جمع کرده و قرار داده ام با نظرات خود دل ما را شاد کنید